728 x 90

گفتگوبادکترناصرمقدم | کارتونیست فیلسوف

گفتگوبادکترناصرمقدم | کارتونیست فیلسوف
گفتگوبادکترناصرمقدم | کارتونیست فیلسوف

 

دکترناصرمقدم، متولدبهمن ماه 1359 خرمدره زنجان است. وی دیپلم ریاضی فیزیک دارد امادرمقاطع دانشگاهی به تحصیل درچهار رشته هنری پرداخته است. مقدم ابتدا درسال 1379دررشته تئاتردانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و سپس به تحصیل رشته گرافیک درهمان دانشگاه روی آورد. درمقطع کارشناسی ارشد دررشته انیمیشن ازدانشگاه تربیت مدرس فارغ التحصیل شد اما دوباره برای تحصیل درمقطع دکتری به دانشگاه تهران برگشت و در رشته دکترای پژوهش هنر به تحصیل پرداخت. وی ازسال 1380در زمینه های کارتون و کاریکاتور، تصویرسازی و انیمیشن به فعالیت پرداخته و همزمان در چنددانشگاه نیزمشغول تدریس بوده است. دکترناصرمقدم اخیرا برنده جایزه اول جشنواره ملی کاریکاتور«شهر+ من» اراک شد. به همین بهانه گفتگویی با وی انجام داده ایم که می خوانید :

 

شما اخیرا جایزه اول جشنواره ملی کاریکاتور«شهر+من» اراک را دریافت کردید. موضوع کاری که درمسابقه شهر+ من برنده شد چه بود و از نظرفرم ومحتوا کارتان چه ویژگی هائی داشت ؟

فردی یک نفر دیگر را که زیرباران، چتر را به پهلو و نه بالای سرش گرفته استهزا می کند و  دو فریم بعد، یک سطل آب از دری نیمه باز به سمت او پرتاب می شود. ایده این کار را 9 سال پیش دردفترچه ام یادداشت کرده بودم درحالی که کل اتفاقات فقط دریک فریم روی می دهد. بعدها به نظرم رسید که اگراستریپ (دنباله دار) باشد تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت هرچند کارتون های  دنباله داردرجشنواره ها با اقبال چندان خوبی روبرونمی شوند. ضمن اینکه دراین سال ها کاراکترهایم کاملا دگرگون شدند و الأن که طرح اولیه این کار را، که درسال نود کشیدم و با کارفعلی مقایسه می کنم، تفاوت بسیاری وجود دارد. ایده کاربسیارساده است، یعنی ازآن دست اتفاقات کوچک اما ناخوشایند زندگی روزمره شهری که ازهیچ راه قانونی  نمی شودحق ات را از خطاکاربگیری (چون ازنظرقانون مسئله خیلی کوچک و کم اهمیت است واحتمالا ارزش قانونی ندارد)، اماهمین اتفاقات ریز و درشت ازعدم رعایت حقوق همدیگر، زندگی امروزجامعه ما را بعضا ناخوشایند کرده است. فکرمی کنم کارتون می تواند این بی قانونی های کوچک (اما مهم) را درچشم همگان برجسته نماید و گوشزد کند.

به نظرشما ویژگی که باعث شده کارتان دراین جشنواره مورد توجه هیأت داوران قرارگیرد چیست ؟

فکرمی کنم درنظرگرفتن جزئیات و ریزه کاری ها برای داوران مهم بوده است، اما مطمئن نیستم.

ازابتدا درفضای کارتون و کاریکاتور به فعالیت هنری پرداختید یا اینکه درگیرفعالیت درعرصه دیگری بودید ؟

اولین آرزوهای دوره کودکی و نوجوانی ام نویسندگی بود و آن زمان دو رمان نصفه و نیمه هم نوشتم! دردوره دبیرستان به ریاضیات علاقمند شدم و بعد ازافتادن دردام هنر، همه وقتم صرف آن شد اما بعد ازپایان تحصیلات دانشگاهی فرصت یافتم تا به علاقمندی های دیگرم برسم که الأن درآن مرحله هستم. کارتون و کاریکاتورهم دو رشته ای بودند که بعد از ورود به دانشکده هنرآغازکردم و مثل خیلی اززمینه های هنری درابتدا صرفا برای تجربه بود اما به مروربرایم جدی تر شدند.

فضا، شکل و فرم کارتان درزمینه های ایده،اجرا، تکنیک، ترکیب بندی، فضاسازی، بافت، طراحی شخصیت و ... چه سیر و تحولی داشته و اکنون به چه دست آوردی رسیده اید؟ چه چشم اندازی هم برای کارتان درآینده متصورهستید؟

درسال های اول، ما تازه کارها تصوری که ازکارتون داشتیم، شکل هایی ساده و کم و بیش کج و معوج بود که عمدتا باید سیاه سفیداجرا می شد. حتی با خودمان تحلیل هم می کردیم (البته شاید فقط من این کار را می کردم) که برای تاثیرگذاری بیشترِکارتون، باید هرچیز زائدی حتی رنگ را ازکارحذف کرد. این فکرالبته محصول یک سری سوء تفاهم ها بود. مثلا اغلب نشریات اولیه برای کاهش هزینه ها تصاویر را به صورت سیاه سفید چاپ می کردند و یا به علت محدودیات های فنیِ صنعت چاپ، سردبیران به کارتونیست ها تأکید می کردند که به صورت خطی کارکنند. بعد ازطی این دوران خام فکری و خام دستی، به مرور رنگ، فضا، کاراکتر و ... برایم مهم شدند؛ به ویژه به دنبال آشنایی عمیق تربا آثارهنرمندان رنسانس، ازنیمه دهه هشتاد تلاش کردم فضاها ازشکل های ساده به ساختارهای غنی تری ازنور و رنگ و بافت برسند. ازاواخردهه هشتاد علاقمندی روزافزونم به نگارگری ایرانی عامل دیگری شد که فضای نقاشی ایرانی را درکارهایم بازآفرینی بکنم. درسال های اخیر، تمام همت ام را صرف این مسئله کرده ام که چگونه شکل های کارتونی را با هنر رنسانس و نگارگری ایرانی تلفیق کنم.

 برغم مشهود بودن تجربه هایی درآثارتان ، آیا به ثباتی نسبی و یا سبکی شخصی درکارتان رسیده اید ؟

همان طورکه گفتم چندین سال است که تلاش می کنم کارهایم نقطه کانونی سه جریان باشد: فرم های کارتونی، هنر رنسانس و نگارگری ایرانی. به تعادل رساندن این سه جریان دشواراست و زمان می برد. برای همین گاه درکارهایم یکی ازاین سه حیطه پررنگ تر می شود و به همین دلیل ممکن است مخاطب نکته سنج دریابد که کارها ازنظرسبکی خیلی یکدست نیستند ما تکنیک چاپ دستی کمک می کند تا این عدم یکدستی فرم ها و فضا تا اندازه زیادی به چشم نیاید.به ویژه نوع خاصی ازبافت که کل کار را می پوشاند، نوعی همگنی و هم جنسی را به همه فرم ها می دهد.

جایگاه موضوع و سوژه درکارتان کجاست ؟ آیا به توازنی دربحث فرم ومحتوا رسیده اید یا اینکه یکی ازاین مباحث درکارتان بردیگری ارجحیت و غلبه بیشتری دارد ؟

برای من محتوا و فرم در کارتون ارزش یکسانی دارند. ممکن است به خاطر کمبود وقت ایده ای خوب را درقالب اجرایی نه چندان دقیق ارائه دهم (که البته کارهایی ازاین دست خیلی زیاد نیستند و خودم هم چندان تمایلی به نمایش مجددشان ندارم)، اما عموما دراجرای کارها وسواس دارم.

به نظرشما، اهمیت و ماندگاری یک اثرهنری بیشترمنوط به فرم است یا محتوا و سوژه ؟

هر دو مهم هستند. ایده ای که خوب نباشد درذهن ها نخواهد ماند و ایده خوبی که اجرای خوبی نداشته باشد دیده نخواهد شد.

نظریات و مباحث تئوریک چقدربه کاریک کارتونیست یا درکل هنرمند خلاق می آید ؟ آیا هنرمند خلاق و بالذات هنرمند ، نیازمندی به مباحث تئوریک برای خلق اثرهنری ماندگارپیدا می کند یا اینکه نبوغ هنری او چراغ راهش می شود ؟

ازنظربنده مطالعه بسیارمهم است. ازاین نظرمهم است که یک اثرهنری مهم ، اثری است که بتواند به گفتگوهای بیشتری دامن بزند؛ به زبان دانشگاهی بتواند ارجاعات بینامتنی افزون تری داشته باشد. امروز دیگر اصالت یک کارهنری به نوآوری و بدیع بودن آن نیست چون امکان چنین چیزی هم دیگرمیسر نیست و هرکارنویی که به ذهن ما برسد احتمالا جایی دردنیا و درمقطع زمانی خاصی انجام شده است. پس اهمیت یک اثرهنری به این است که بتواند مسائل گوناگونی را پیش بکشد و به بحث های گسترده تری دامن بزند و قطعا چنین کاری فقط با مطالعه عمیق ممکن است. البته منظورازمطالعه، صرفا مطالعه متن نوشتاری نیست،بی شک دیدن یک بنای تاریخی یا ورق زدن یک آلبوم نقاش و یا گوش دادن به یک موسیقی خلاق هم مطالعات مهمی به حساب می آیند.

با نگاهی مختصربه آثارتان، به نظرمی آید که بافت های گوناگون معماری درکار و سلیقه و پردازش تان به سوژه ها خیلی دخیل است؟ اگر          صحت این مطلب را می پذیرید این توجه ریشه درچه زمینه ای دارد ؟

موضوعات کارهایم عمدتا درفضای شهرایرانی اتفاق می افتد. در واقع شهرایرانی برای من نماد زندگی ایرانی است؛ درست به همان شکل که تقریبا نود درصد موضوعات نگاره های ما دراردوی پادشاه و امیر(شامل باغ، کوشک، گل گشت و ...) اتفاق می افتد و مثلا درنقاشی ایرانی کمتر منظره پردازی می بینیم. بافت شهرایرانی به طورکلی بافتی متخلخل، نسبتا زبر، خاک آلود، کهنه و زنگ زده است و کمتر می بینیم مانند شهرهای اروپایی صیقلی و براق باشد! کاراکترهای کارهایم با معماری شهری عجین هستند چون درآنجا زندگی می کنند و گاه خودِ معماری موضوع اصلی کاراست که با تاثیرگذاری برکاراکترها به شکل گیری ایده کمک می نماید.

تنوع فضا و موضوع و سوژه درکارهایی که درصفحه اینستاگرام تان گذاشته اید خیلی زیاد و متفاوت تر و بکرترازدیگران به نظرمی آید؟ انگارکه نشانگر رویکرد های متفاوتی درشیوه پرداخت بکر به موضوعات وسوژه ها و یا نوعی بدعت گذاری های فرمی و شکلی درپرداخت به موضوع وسوژه مورد نظرهستید؛ این اهتمام و خلاقیت درکارتان منحصر به خود شما است و درصدد تجربه هستید یا اینکه متأثرازسبک و سیاق یک هنرمند یا سبک و مکتب خاصی هستید ؟

درسال های ابتدایی فرم و ساختار بصری برای من صرفا محمل و ظرفی بود که موضوع و محتوای کارناگزیرباید درقالب آن ریخته بشود، ازاین رو، گاه فرم و فضا نسبتِ اندکی با موضوع داشت و به قول معروف به هم نمی آمدند. به مروراین جدایی ازمیان رفته است و درسال های اخیر فرم ها به اندازه سوژه دگرگون می شوند، کش می آیند و یا تحلیل می روند. به طورمثال خیلی می شنوم که زاویه کارهایم اغلب ازبالا است درحالی که این گسترده شدن بخشی ازفرم ها است که حس نگاه از بالا را تداعی می کند. مثلا جمجمه و پشت سرکاراکترهایم نسبت به صورت و فک آنها بسیاربزرگتراست. ازاین رو است که سطح موها و بالای پیشانی را گسترش می دهم و برای اینکه هماهنگی فرمی پدید آید، برای دیگراشیاء و حتی معماری نیز همین رویه را تکرارمی کنم. یعنی وجوه بالای اشیاء را گسترده تر می کشم و همین مسئله ،سبب می شود که حس نگاه ازبالا تداعی شود. اما درحقیقت، دغدغه بنده زاویه دید نبوده است. گسترش جمجمه و کوچکی پیشانی و صورت و فک، کاراکترهایم را به افرادی کم فکر، پراشتباه و بدبخت تبدیل می کند. آنها شبیه انسانهای ماقبل تاریخ و شاید کمی نئاندرتال می شوند، کم هوش و نفله اما بیشترپراشتباه و کم دقت. به همین ترتیب محیط زندگی آنها نیز محیطی درخور شأن آنهاست.

چه طورشد که کارتونیست شدید ؟

درسال 1379 که دانشگاه قبول شدم،  با سعید بهداد ، کارتونیست اصفهانی ، هم کلاس و هم خوابگاه شدیم. او کارتون می کشید و من سعی می کردم نگاه کنم و یاد بگیرم که چگونه ایده پیدا می کند و چگونه ایده را به تصویرمی کشد. شروع کارم را مدیون او هستم  ولی ادامه کارم را مدیون نیازمالی به جوایزمی دانم. اما امروز که نیازمالی کم و بیش دارد از زندگی ام رخت برمی بندد، واقعا به عنوان یک هنر به کارتون علاقمند می شوم.

اولین کارتونی که کارکردید چه بود؟ یادتان هست؟

بله . اولین کاری که کشیدم کارتونی بود دررابطه با دانشگاه و فضای دانشجویی که برای یک جشنواره داخل دانشگاهی دردانشگاه تهران کار کردم. جایزه چهارم را برنده شد و ربع سکه گرفتم  و نمی دانید چقدر خوشحال شدم.

اولین اثری که ازشما منتشرشد کی بود و کجا منتشرشد؟

سال 1380 اولین و فکرکنم آخرین دوره جشنواره کاریکاتور دانشجویان کشوربرگزارشد که کارمن حائزجایزه دوم شد و درکاتالوگ چاپ شد و بازهم نمی دانید که چقدرخوشحال شدم.

آرزوی کودکی تان چه بود ؟

دو تا آرزو داشتم: اینکه خانه مان گچی باشد و نه کاهگل  و دوم اینکه نویسنده بشوم.

اکنون چه آرزویی دارید ؟

خانه مان را بالاخره بعد ازمدت های طولانی سفید کردیم ولی هنوز آرزو دارم نویسنده بشوم.

اولین جایزه شما چه بود؟

جایزه چهارم جشنواره دانشگاه تهران و اولین جایزه ام درسطح ملی جایزه دوم جشنواره کاریکاتوردانشجویان کشور درسال 1380 بود که آقایان جواد علیزاده، مسعود شجاعی طبا طبائی و فائز علیدوستی داوران جشنواره بودند و من اولین باربود که با این عزیزان آشنا می شدم.

آخرین جایزه شما چه بود؟

جایزه سوم پنجمین جشنواره « شهر + من » اراک.

آخرین کاری که دست گرفته اید چیست و درچه فضایی است ؟

چندین کاراست که دارم به طورهمزمان روی شان کارمی کنم. برخی از این کارها را ازسال 1392شروع کرده ام و هنوزدرحال کار روی شان هستم.

شما به شکل دیجیتال کارمی کنید یا دستی؟

با سه تکنیک دیجیتال، مداد رنگی و چاپ دستی

ازچه ابزار و نرم افزاری استفاده  می کنید؟

برای کارهای دیجیتال ازفتوشاپ بهره می گیرم. درتکنیک مداد رنگی نیز ازشیوه هاشورهای همسو استفاده می کنم و درتکنیک چاپ دستی ترافارد از آبرنگ، مقوا و  اسفنج ابری استفاده می کنم.

بهترین کارتون یا کاریکاتوری که کارکردید چه بود؟

خودم شخصا کاری که درسال 1390 با موضوع « گذرسیاوش ازخیابان» کشیدم را بیشتر ازبقیه کارهایم دوست دارم اما کاری که خیلی بازخورد خوبی ازطرف مخاطبان گرفتم، نیسانی بود که پشتش گوسفندها کمربند ایمنی بسته بودند.

آیا کاریکاتور و کارتون را می توان آموزش داد؟

بله. اما نه به شکل مکانیکی و دستورالعمل های خاص. باید هنرجو  را آموزش داد که به شیوه متفاوتی به مسائل، اشیاء و انسانهای پیرامون خود بنگرد.

ایده کاریکاتور یا کارتون چه طور؟

بله می توان آموزش داد ولی همان طور که گفتم، صرفا با آموزش یک سری تکنیک ها چون جابجایی، بزرگنمایی، تکرار و ... نمی توان هنرجو را خلاق بارآورد. باید شیوه نگاه و تفکر او را دستکاری کرد.

بیشترایده برای تان مهم است یا تکنیک؟

هر دو به یک اندازه برایم اهمیت دارند.

شکل گیری ایده درکارشما چگونه اتفاق می افتد ؟

سالیان طولانی است که تناقض ها، اعوجاج ها، ناهمخوانی ها و ... زندگی روزمره (به ویژه زندگی ایرانی) دغدغه من شده است و پیوسته به آنها فکرمی کنم. به ویژه نوعی از میان مایگی، نوکیسه گی، تازه به دوران رسیدگی و ... که ویژگی جوامع درحال گذری چون ایران است و     تناقض ها و ناهمخوانی های این نوع از زندگی برایم سئوالات زیادی پدیدآورده است. نمی توان به جنگ این نوع زندگی مبتذل رفت چون بسیاربی شکل و ژله مانند است و برای اینکه از رقابت تجمل و چشم و هم چشمی بازنماند، مدام تغییرشکل می دهد. اما به مروردریافتم که می توانم با زبان طنز و کارتون این سبک زندگی را نقد کنم. هرتناقض و ناهمخوانی که در رفتار و اشیاء زندگی می بینم، به طورمرتب به شیوه های جایگزین آن فکرمی کنم که برای مثال اگراینطوری شود چه؟ برای همین، محورایده هایم کمترجابجایی اشیاء بلکه بیشتر جابجایی رفتارها است.

سیرانتخاب تکنیک و شیوه اجرا بعدازشکل گیری ایده درکارشما چگونه اتفاق می افتد؟

اخیرا ایده با شکل و فرم نسبتا کاملش درذهنم شکل می گیرد. یعنی این طورنیست که اول ایده به ذهنم خطورکند و سپس به دنبال فضاسازی مناسب اش بگردم و گاهی حتی برعکس این تصویر است که ایده و محتوایی را به دنبال خود می آورد.

آموزش کارتون یا کاریکاتوردیده اید؟

نه هیچ وقت. و برایم عجیب است این موضوع.

شما درجشنواره ها ومسابقات زیادی شرکت کرده و خیلی هم جایزه گرفته اید، ازنظرشما ومتخصصان امر، ویژگی اصلی یا نقطه عطف آثارشما ازلحاظ فرم و اجرا و محتوا چیست ؟

اتفاقا همیشه دوست داشتم نظرداوران و مخاطبان کارم را بدانم ولی به ندرت میّسرشده است که کسی کارمن را نقد کند. متأسفانه با اختتامیه هرجشنواره، پرونده آن جشنواره هم بسته می شود و به همان ترتیب راه نقد آثاربرنده یا مردود نیزمسدود می شود. خودم هم زیاد اهل برگزاری نمایشگاه نبودم تا رو در رو با مخاطبان روبرو شوم .از روی تأسف باید بگویم که همواره درخلأ کارکرده ام و هرصحبتی درباره کارهایم بکنم، دریافت های ناقصی است که ازکنارهم چیدن تکه تکه بازخوردهای پراکنده سعی کرده ام درباره کارهایم دریابم. ولی یک نکته کلی را می توانم بگویم ؛ حدس می زنم اقبال نسبی به کارهای بنده درسال های گذشته حاصل آن بوده است که موضوعات کارهایم اغلب به مسائل روزمره زیست بوم ایرانی برمی گردد و شخصا فکرمی کنم که نیازمند نقد رفتارها، افکار و سبک زندگی کنونی ایران هستیم. هیچ اتفاق مهمی نمی افتد و هیچ دگرگونی دراحوال این کشور رخ نخواهد داد، اگرازمسیرنقد و ارزیابی سبک زندگی کم و بیش پُرایراد ایرانی وارد نشویم.

به طورمعمول چه قدرروی یک اثرکارمی کنید؟

به طورکلی درسالهای اخیر، بیشتربا سه تکنیک کارکرده ام. برای کارهای عجله ای ازفتوشاپ استفاده می کنم که چند ساعت تا یک روز زمان      می برند. برای کارهای با عجله کم، ازمدادرنگی بهره می گیرم که یک هفته زمان می برند و برای کارهایی که با فراغ بال و بدون استرسِ زمانبندی کارمی کنم، ازچاپ دستی « ترافارد» بهره می گیرم که عموما دو تا سه ماه کامل زمان می برد.

فرم پیچیده یا ساده، به پیچیدگی و ساده بودن ایده هم ارتباط دارد ؟

فرم به گونه ای تنگا تنگ با محتوا عجین است اما صحبت ازفرم ساده یا پیچیده کمی گمراه کننده است. باید بپرسیم که چگونه فرم های خاصی برای موضوعات خاصی دگرگون می شوند؟ به طورمثال، آثار« کیومرث درمبخش»  و « استاین برگ»  یا « بارتاک » را نمی توان ساده خطاب کرد زیرا دراین صورت، چگونه می توانیم دگرگونی های فرمی و اغراق های باورنکردنی را توجیه کنیم. اگرمعنای سادگی، حداقل اغراق را نیز در بربگیرد.

دریافت جوایز و حضورها درجشنوارهای داخلی و بین المللی ، چقدردرارتقاء و توسعه و بازده هنری کارتان مؤثراست ؟

موثر بوده اند. نمی شود با قاطعیت گفت کاری که برنده می شود، ممتاز بوده است یا برعکس کاری که رد می شود حائز کیفیت لازم نبوده است اما به طورمیانگین و نسبی،  کسب مقام می تواند یکی ازبازخوردهای مهم برای یک کارهنری باشد و ازطریق آن به گونه ای نسبی می شود دریافت که شیوه کارفرد، حائز کیفیت لازم بوده است یا نه. جزاین، مبلغ جوایز هم کم اهمیت نیستند؛ به ویژه برای بنده درمقطعی از زندگی ام بسیار کمک کننده بود.

جدای ازبحث فرم و اجرا و تکنیک ، کاریکاتور و کارتون و انیمیشن برای شما چه کارکردی دارد و با چه رویکردی به سو ژه ها می پردازید ؟

یکی ازمسائلی که همواره به آن فکرمی کنم این است که چطورمی شود برای مسائل کوچک، راه حل های بزرگی یافت و درمقابل،  مسائل به ظاهر بزرگ را کوچک کرد. شاید وجه دوم، تاثیرات ناکامی های نسل های گذشته ما درحل کردن مسائل بزرگ سیاسی و طبقاتی باشد؛ آن هم عمدتا ازطریق مبارزه سیاسی. اما وجه اول قضیه یعنی اهمیت دادن به مسائل به ظاهرکوچک و بی اهمیت و قراردادن آنها درچهارچوبی بزرگ و کلان و یافتن نسبت های جهانی برای آن، یک دیدگاه پسامدرن و پساچپ گرایی است که ویژگی نسل های متأخراست. درکارهایم این مسئله را مدنظر دارم به ویژه درانیمیشن تلاش دارم هم درفرم و هم محتوا به آن بپردازم.

به نظرشما کاریکاتور و کارتون چقدردرخدمت و درراستای تولید انیمیشن قرارگرفته است ؟ این جریان چه کمکی دراین خصوص می کند و حضور و عمده فعالیت هنرمندان کاریکاتوریست وکارتونیست درعرصه انیمیشن ازجمله شما را اگربررسی کنیم، چه مباحثی مورد نظرتان است ؟

هنرانیمیشن با تمام بستگی ها و شباهت هایش به سینما، ازدلِ کمیک ها و کاریکاتورهای سده نوزدهم بیرون آمد. به ویژه هنرمندان انیمیشن دردهه های نخستین سده بیستم،  وامدار کارتونیست هایی چون « ویلهلم بوش » و « هاینریش کلی » و دیگران بودند. کارتون به این دلیل به شکل گیری انیمیشن کمک کرد که هنرهای تصویری دیگرچون نقاشی رئالیستی قابلیت جاندارپنداری را نداشت. کارتون به خاطرماهیت خود و دارابودن فرم های ازشکل افتاده و اغراق شده، قابلیت جاندارپنداری هرچیزی (حتی یک سنگ سخت) را دارد. ازاین رو، فانتزی درآن موج     می زند و هرخیالی ممکن می شود.

دومین مسابقه بین المللی کارتون و کاریکاتورترامپیسم ۱۳۹۸درآستانه برگزاری است ،قصد دارید دراین مسابقه شرکت کنید؟ آیا آثاری با این موضوع خلق کرده اید؟

بله شرکت می کنم. درحال طراحی نهایی چند کارهستم.

ارزیابی شما ازمسابقه بین المللی کارتون و کاریکاتورترامپیسم چیست ؟

خوب است. بدعهدی و زیرپیمان زدن، یک ورشکستگی اخلاقی است. چه خب که ازطریق تصویربه نمایش درآید.

بهترین کاریکاتوریست خارجی ازنظرشما کیست؟

کینو

ازکارکدام هنرمند ایرانی خوش تان می آید؟

خوب این سئوال سختی است ! چون احتمالا باید بپرسید که ازکدام کارِ کدام هنرمند خوش تان می آید چون هرهنرمندی کارقوی و کارضعیف دارد و شخصا ازهمه هنرمندان ایرانی یادمی گیرم ، چه جوان ها و چه هنرمندان پیشکسوت. اگردرکارتونیست های خارجی با قاطعیت ازیک نفرنام می برم،  به این دلیل است که « کینو » واقعا حتی یک کارضعیف هم ندارد. اما اگربخواهم ازچند کارتونیست ایرانی که ازکارشان لذت می برم نام ببرم، می توانم « جمال رحمتی» و ازجوان ترها : مجتبی حیدرپناه ، مهنازیزدانی و مهدی عزیزی نام ببرم ولی واقعا این به معنای این نیست که دیگرهنرمندان مورد علاقه من نیستند. فهرست بلندی می شود اگربخواهم نام ببرم.

بهترین فیلمی که دیده اید؟

ایرانی « هامون » و خارجی « بوی خوش زن».

بهترین بازیگران ایرانی و خارجی موردنظرشما چه کسانی هستند ؟

این هم سئوال سختی است چون هربازیگری هم کارخوب دارد و هم کارضعیف. به عنوان مثال، همان طورکه بازی « لئوناردو دی کاپریو » را در« تایتانیک » نمی پسندم و اصلا ازاین فیلم خوشم نمی آید. بالعکس بازی او را در« گرگ وال استریت» ستایش می کنم و نبوغ آمیزمی دانم. به نظرم یک بازیگر را باید فیلم به فیلم قضاوت کرد.

بهترین کتابی که خوانده ایدچه بود؟

زیادند. ولی یکی ازآنها برگزیده آثار« نیچه»  نوشته « والتر کوفمان» است. البته ظاهرا ترجمه اش بی نقص نیست.

با کدام یک ازهنرمندان ایرانی بیشتردرارتباط هستید؟

به صورت مجازی تقریبا با اکثردوستان هنرمند درارتباط هستم. در رویدادهایی چون جشنواره یا ورک شاپ هم دوستان را می بینم ولی معمولا تنها هستم. نیچه می گوید فقط خدا و فیلسوف می توانند تنها باشند، احتمالا باید من را هم اضافه می کرد!

نظرشما درباره سایت ایران کارتون چیست ؟

بسیارمفید. به همراه کیهان کاریکاتور و نشریه طنز و کاریکاتور. همه ما کارتونیست های نسل های متأخرمدیون این رسانه ها هستیم. ایران کارتون، به ویژه با گرافیک جدید جذابیت بیشتری پیدا کرده است.

صحبت خاصی دارید ؟

ازسایت ایران کارتون و شخص آقای مسعودشجاعی طباطبائی و همچنین شما ، که زحمت این گفتگو را کشیدند، تشکرمی کنم.

ما هم ازشما به خاطر وقتی که دراختیارمان گذاشتید تشکرمی کنیم.

فراخوان

نمایش بیشتر

هنرمندان

نمایش بیشتر

گالری

نمایش بیشتر

ویدیو

نمایش بیشتر