حرف راست را از کارتون بشنو
عباس ناصری / کی راست میگه؟ کی دروغ؟ کی تعریف میکنه؟ کی تحریف؟ کی اغراق میکنه و کی بلوف میزنه؟ راستش همیشه در تاریخنگاری تاریخنویسان شک و شبهاتی وجود داشته است. اینکه شاید آنها به نفع دولتها و حکومتهای دوران خود که از آنها ارتزاق میکردند؛ قلم چرخانده باشند، نه میتوان این قضیه را تایید کرد و نه تکذیب. ولی همیشه گوشه ذهن کسانی که تاریخ را مطالعه میکنند؛ این سوال بوده است.
اما من یک تاریخ نگار مستند سراغ دارم و برای مطالعه تاریخ به سراغ آن میروم. تقریباً میتوان با مطالعه انواع مختلف آن به تاریخ نگاری واقعی آن دوره دست یافت. به نظرم تاریخ نگاری درست و کامل از زمانی که مجلات فکاهی و کاریکاتور به وجود آمدند پدیدار شد. مجلات روزانه، هفتگی و ماهانهای که وقایع روز دوران خود را به نفع مردم روی کاغذ آوردند و نه نفع دولتها و حکومتها. همیشه هم تاوان مردمداری خود را با تعلیق و ممنوعالکاری و توقیف یا حتی سلب امتیاز دادهاند.
اگر شخصی ادعا کرد که در فلان سال زمان حکومت یا دولت ما رونق، ارزانی و آبادانی بوده؛ اسناد، آمار، تاریخنگاری و کتابهایی برای استدلال گفتههایش آورد؛ به راحتی میتوان با تَوَرُق مجلات فکاهی آن زمان به واقعیت دست پیدا کرد. اینکه مردم در آن روزها چه نوع زندگی را تجربه کردهاند؛ قحطی و فقر یا گل و بلبلی که شنیده میشود. اگر کشوری ادعای آزادی بیان کرد با مطالعه مجلات کاریکاتورش میتوان یافت که راست کجاست، دروغ کجا...
حتی دولتها را بعد از پایان دولتشان باید با مجلات کاریکاتور و کاریکاتورهایی که از دوران دولت آنها به تصویر کشیده شده ارزیابی کرد؛ نه کارنامهای که آنها با آمارسازی ارائه میدهند. خط دقیق فقر را در دل کاریکاتورها میتوان یافت؛ فاصله طبقاتی، قشر آسیب پذیر، آزادی بیان، جنایتهای جنگی و... اصلاً هم فرق نمیکند کدام کشور، کدام دولت، کدام حکومت، حرف راست را از کارتون بشنو... (از توفیق و آقای عصایی اش گرفته تا گل آقا و دکتر حبیبیاش).
اما این را هم درِگوشی بین خودمان بگویم؛ هر چند تاریخ تحولات هر کشور را میتوان از کارتونهای هر دوره متوجه شد؛ اما بعضی کارتونیستها هستند که نمیشود به تاریخنگاری آنها اعتماد کرد؛ چرا که براحتی تغییر موضع میدهند و پای منافع که در میان بیاید از یک منتقد به یک معتقد و از یک تحریم کننده به یک برگزار کننده تبدیل میشوند. (دیدم که میگم)