جواد علیزاده متولد ۱۳۳۲ اردبیل و در رشته مترجمی زبان انگلیسی تحصیل کرده است. وی از سال ۱۳۴۹ در زمینه کارتون و کاریکاتور مشغول فعالیت است و مؤسس و ناشر اولین ماهنامه تخصصی کارتون ایران با عنوان«طنز و کاریکاتور» است. کارتونهای علیزاده از طریق سندیکای «سی اند دبلیو» در مجلات بین المللی به چاپ رسیدهاند و برنده جوایز ملی و بینالمللی زیادی ازکشورهای فرانسه، ایتالیا، ژاپن، کره، ترکیه، چین، آمریکا، اکراین و... شده اند .هنرآنلاین، به بهانه انتشارشماره ویژه ۳۱ سالگی مجله طنز و کاریکاتور گفت و گویی با جواد علیزاده انجام داده است که می خوانید :
در ابتدا کمی از مجله طنز و کاریکاتور بگوئید
مجله طنز و کاریکاتور در میان نشریاتی که در حال حاضر در ایران منتشر میشوند قدیمیترین آنها است. اولین شماره این مجله دی ماه ۶۹ و در زمان اوج نشریات کاغذی منتشرشد. طنز و کاریکاتور چند ماه پس ازآغازبه کارمجله«گل آقا» فعالیت خود را آغازکرد و استقبال زیادی نیز از آن صورت میگرفت. پیش از انتشار این مجله من گاهنامههای متنوعی با موضوع ورزش، سینما، تلویزیون و... کار میکردم و مخاطبانی را به دست آورده بودم. زمانی که به فکر انتشار مجله افتادم همه میگفتند با توجه به اینکه مجله گلآقا در حال انتشار است و یک مجله طنز جدید نمیتواند با استقبال مواجه شود، ولی من به پشتوانه خوانندگانی که داشتم این مجله را منتشر کردم و مرحوم کیومرث صابری نیز همیشه از من حمایت کرد.
بیشتر به چه موضوعاتی می پرداختید ؟
هرکاری که انجام دادم براساس علاقه شخصی خودم بوده است. ازمهمترین کارهای من دراین مجله ارائه طنز چهاربعدی درباره نظریه نسبیت انیشتین است. همچنین به موضوعات عامهپسندی مثل فوتبال و سینما نیزمیپرداختم. هیچ وقت نخواستم دنبالهرو جامعه باشم بلکه به دنبال علایق خودم بودم و توانستم مخاطبان را نیز جذب کنم.
علم فیزیک و نظریه نسبیت انیشتین چه موضوعیت و پتانسیلی برای پرداخت به آن در یک نشریه طنز داشت که شما آن هم به طور ویژه ای به آن پرداختید؟
فیزیک نقش مهمی در دنیا دارد و به نظر من با فلسفه آمیخته است. من هیچوقت دانشآموز درسخوانی نبودم و درک فیزیک من چندان خوب نبود، اما کنجکاوی و سوالات زیادی درباره فیزیک داشتم و شخصیت مرموزانیشتین نیزبرایم بسیار جذاب بود. این نکته توجه مرا جلب میکرد که یک دانشمند با درجه بالای علمی چگونه میتواند چنین ظاهرآشفته و رفتارمتفاوتی داشته باشد.ازهمان زمان این علایق با من بود تا اینکه در دهه شصت با از دست دادن شغل خود در روزنامه کیهان خانهنشین شدم و فرصتی پیدا کردم تا به مطالعه بخشهایی از کتابهای انیشتین بپردازم و به این ترتیب تا حدودی اطلاعات علمی در این زمینه به دست آوردم. اما درآثارم برداشتهای آزاد و آنچه ازتخیل من آمده بود را نیز به مسائل علمی اضافه کردم.
مجله طنز و کاریکاتور، تنها نشریه طنز جهان است که ستون مخصوص فیزیک داشته و تصویر معروف انیشتین که زبان خود را بیرون آورده است بر روی این ستون قرار دارد. به این ترتیب توانستم فیزیک را وارد دنیای طنز کنم و عده زیادی در این سالها گفتند که براساس کاریکاتورهای من به این علم علاقهمند شدهاند. سال ۲۰۰۵ نیز که سال جهانی فیزیک نام داشت در سایت انجمن فیزیک اروپا طرحهای من درباره انیشتین منتشرشد، اما درداخل کشورهیچ وقت حمایتی از آنها صورت نگرفت.
در کارهای اخیرم، به فیزیک کوانتوم توجه دارم و از زمانی که بیشتر به فیزیک نسبیت میپرداختم، این موضوع از این جهت نیز برایم دارای اهمیت بود که اغلب برخوردهای یک بعدی و مطلقگرایانه میدیدم و همین باعث شد به شکلی علمی به ترویج نسبیتگرایی بپردازم. این طرحها جنبه سیاسی و اجتماعی نیز داشت و میخواستم از طریق کاریکاتور با مطلقگرایی که درد جامعه ما است مبارزه کنم.
کمی هم از کارتونهای ژورنالیستی تان بگوئید
کارتونها و کاریکاتورهای ژورنالیستی براساس اخبار و اتفاقات روز به وجود میآیند. در زمینه ورزش، سینما، سیاست و... اتفاقاتی میافتد که بر اساس آنها چهرههای خبرساز را تبدیل به کاریکاتور میکنیم. مثلاً از کارهای متأخر من کاریکاتوری از«جوبایدن» است درحالیکه ماسک خود را به دستش آویزان کرده است. درآینده کسانی که این کاریکاتور را ببینند متوجه میشوند بایدن زمانی رئیسجمهور شد که کرونا در جهان شیوع داشت. درست است که کاریکاتورهای ژورنالیستی زمان مصرف محدود دارند، اما به این شکل میتوانند مورد استفاده نسلهای بعد قرار بگیرند.
مجله طنز و کاریکاتور بستری برای کشف استعدادها در زمینه طنز و کاریکاتور هم شد؟
من هیچ ادعایی ندارم که قصد کشف استعداد داشتم، بلکه همیشه به این فکر بودم که از طریق کار مورد علاقه خود زندگی کنم. انتشارمجله طنز و کاریکاتور نیز به همین دلیل بود و اصلاً به مسائل اقتصادی وارد نبودم و تنها قصد داشتم تواناییهای خود را بروز دهم. پس از آن در مجله طنز و کاریکاتور مسابقهای راه انداختم که عده زیادی ازجوانان مستعد در آن شرکت کردند و استعدادهای زیادی در آن کشف شد که سالها با مجله همکاری کردند و پس از آن هر کدام به سراغ فعالیتهای خود رفتند.
وضعیت انتشار مجله پس از سی سالگی چگونه است ؟
شرایط فعلی مجله اصلاً قابل قیاس با گذشته نیست. هم اکنون در هرسال فقط میتوانم دو یا سه شماره از مجله را منتشر کنم که هر شماره با ضررمالی همراه است. بنابراین این کار تنها به دلیل عشق است و هیچ منطقی پشتوانه آن نیست. امروزه بیشتر نشریات کاغذی دیگر در انتشار خود انسجام ندارند و حتی کادر ثابتی نیز ندارند.
وزارت ارشاد گاه یارانههای نقدی به ما میدهد که اصلاً کفاف خرج مجله را نمیکند. امتیازمجله من ماهنامه بود اما الأن به گاهنامه تبدیل شده است و فکر میکنم در این شرایط سخت وزارت ارشاد نباید روی نظم در انتشارمجله تاکید کند زیرا این مسئله مربوط به دوران رونق نشریات کاغذی بود، اما امروز که مجلات به سختی و به صورت نامنظم منتشرمیشوند باید حمایتهایی از آنها صورت بگیرد تا بتوانند کار خود را ادامه دهند.
تاکنون ۲۹۸ شماره از مجله طنز و کاریکاتور منتشرشده است. قصد دارم تا شماره سیصد مجله را به صورت کاغذی منتشر کنم و پس از آن شاید مجله به صورت الکترونیکی منتشر شود. هرچند که کاغذ برای ما حس و حال متفاوتی دارد اما اگر حمایتی وجود نداشته باشد ازعهده این کار برنمیآیم. اگرهدف من سودآوری بود برای مجله آگهی میگرفتم اما هیچ وقت این کار را نکردم، بنابراین انتظار دارم حمایت بیشتری ازما صورت بگیرد تا کمتر ضرر کنیم. من همیشه رسالتی برای خود قائل بودم و در راه آن زحمت و سختی زیادی کشیدم و هیچ وقت از موازین خود که در راستای منافع ملی بوده است دست نکشیدم.