«کلیبنت» از کارتونیست های مطرح جهان ،کارتونی در خبرگزاری «چاتانوگا» منتشر کرده که روایتی ترسیمی است در باره این آخرین و بهروزترین جنگ زرگری بین سیاستمداران آمریکایی و در آن بهوضوح ریشخندی به همه آنهاست.امیر منصور رحیمیان یادداشتی در تحلیل این اثر در روزنامه «شهر آرا» نوشته که می خوانید:
«بازیهای سیاسی برای آدمهایی که نه سیاستمدار هستند، نه چیز زیادی از قواعد این بازیها میدانند، خیلی مهآلود و گنگ است. وارد شدن به این بازیها هم عمر و وقت و هزینهای میخواهد که از عهده هر کسی برنمیآید. ما در جهانی زندگی میکنیم که همهچیز در عین سادگی، پیچیده است. در ذهن من که اینطور است. مثل این است که همه ما درحال عبور از یک پل بزرگ باشیم که هزارتوی پیچیدهای رویش درست کرده باشند. خیلی ساده درحال رد شدن از روی پل هستیم، ولی در هزارتوی پیچدرپیچش گیر میکنیم و گاهی هم گم میشویم. برای همین هم معتقدم بعضی مواقع لازم است که قضایا را جدی نگیریم و الکی دستوپا نزنیم برای حل معماهایی که ناگهان جلویمان سبز میشوند. درعوض به اتفاقاتی که از آنها سر درنمیآوریم، بخندیم. مطمئنم تابهحال برای همهمان اتفاق افتاده است که گیر کرده باشیم در رودههای پیچ درپیچ این هزارتو و عقلمان هم به هیچجا قدش نرسیده باشد.
بهترین کاری که در اینطور مواقع میشود کرد، این است که با همهچیز شوخی کنیم. این کاری است که هنرمندان زیادی تا الان انجام دادهاند. اهالی هنر دیدگاهشان به قضایا، کمی با آدمهای دیگر متفاوت است. در همهجای دنیا هر اتفاقی بیفتد، حالا چه آن اتفاق سیاسی و چه اقتصادی باشد، چه اجتماعی و چه فرهنگی، طور دیگری میبینندش و دربرابر آن واکنش نشان میدهند. کارتونیستها هم به سبک و سیاق هنرمندان دیگر، یک غریزه در دیدن قضایا دارند؛ بهخصوص در قبال بازیهای سیاسی و طرز پیچیدگی فکر این نوع آدمها از جهان، یک نوع اسلحه مرموز دارند. اسلحهای که در ذهن و قلمشان است. اینبار روایتی ترسیمی از «کلیبنت» درمورد این آخرین و بهروزترین جنگ زرگری بین سیاستمداران آمریکایی را با هم میبینیم. کارتونی که در خبرگزاری «چاتانوگا» منتشر شده است و بهوضوح ریشخند همه آنهاست. اثری که مخاطب را میترساند و در همان حال او را میخنداند. «بنت» در این کارتون به سبک و سیاق کارتونهای قرن ۱۹ با طنز تلخ و سیاه - «گروتسک» - به موضوع نگاه کرده است. او ترامپ را در لباس شوالیههای انگلیسیاسکاتلندی قرن ۱۲ میلادی کشیده است که دست و پایش قطع شده است و درحال مردن از فرط خونریزی است و در همان حال دارد میگوید: «خیلی خب، میگیم مساوی شده است.» اشارهای زیرکانه به سیاستمداری که اصالتش اسکاتلندی است و مثل شوالیههای آن زمان، شکست خوردن را نمیپذیرد. چیز بیشتری هم لازم نبود در این کارتون بگنجاند. او هر چیزی که برای به فکر واداشتن و ترساندن مخاطب لازم بوده، در کار آورده است. چه ترسی از این بالاتر که سرنوشت یک ملت به دست کسی بیفتد که از مملکتی دیگر آمده است و حالا بهخاطر اشتباه مردم در رای دادن، او را صاحب قدرت و همهکاره کشور کرده است؟»