این انیمیشن کوتاه نامزد جایزه اسکار، داستانی جادویی درباره زندگی است که از نگاه یک کودک روایت می شود. طبق سنت یکشنبهشان، پس از مراسم کلیسا، خانوادهای به خانه مادربزرگ و پدربزرگ میآیند، جایی که بحث آشفته به زودی شبیه به تجمع پرشور کلاغها روی سیمهای برق میشود. کارخانه محلی درهای خود را بسته است و به طور طبیعی، بزرگسالان نمی توانند از نگرانی در مورد مشکلات مالی خود دست بردارند. در این یکشنبه خاکستری خاص، پسر بچه از روی بی حوصلگی، سکه ای را روی ریل قطار در همان حوالی می اندازد. با برداشتن سکه پس از عبور قطار از روی آن، در کمال حیرت متوجه می شود که تحول شگفت انگیزی رخ داده است.