مجیدخسرو انجم، کارتونیست، متولد 19 آبان 1357 تهران است و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد طراحی صنعتی از دانشگاه هنر است. از ۱۵ سالگی به هنر کاریکاتور روی آورده و تاکنون موفقیت های زیادی هم در این حوزه کسب کرده است. خسرو انجم با حضور در برنامه «اهالی شب» که پنجشنبه جمعههای هر هفته با اجرای سیدمهرداد ضیایی روی آنتن شبکه چهار سیما میرود، به سؤالاتی در زمینه کار، زندگی،کارتون ، هنر ، محیط زیست و دیدگاههای خود پاسخ داد که میخوانید:
فامیل «خسرو انجم» از کجا میآید؟
گویا در زمانی که فامیل «خسرو انجم» را بر نیاکامان ما میگذاشتند، زنعموی پدربزرگ بنده که زنی فاضل و باسواد بود و بسیار به حضرت حافظ ارادت داشت، به افرادی که برای ثبت فامیل پیش او رفته بودند، گفت که فامیل ما را «خسرو انجم» بگذارید و اینگونه بود که پسوند خسرو انجم براسامی نسل ما اطلاق شد.
شما بیشتر خورشیدسوار هستید یا در قافله اهالی شب قرار میگیرید؟
من از اهالی شب هستم، ممکن است در حال حاضر شاید کمتر در زمره اهالی شب قرار بگیرم، اما در کل از اهالی شب هستم. من جغد هستم و چکاوک شب نیستم. من عمری را نماز صبح خواندم و بعد از آن تا لِنگ ظهر خوابیدم. الان هم که مجبوریم به خاطر کارهای زندگی سر موقع بخوابیم، اما هنوز میدانیم که در باطن «جغد شب» هستیم.
در این ایام کرونا که تقویم انسانها پس و پیش شده است، شبهای شما چگونه میگذرد؟
شبها مطالعه و کار میکنم و اگر وقتی داشته باشم فیلم میبینم. گاهی اوقات فکرمیکنم. من چند صباحی است که تهران نیستم و در یک کلبهای خارج از شهر زندگی میکنم. بعضی شبهایم اینگونه است که به بیرون کلبه میروم و قدمی میزنم.
کارتون با کاریکاتور چه تفاوتی دارد و آیا ما باید شما را کارتونیست بدانیم یا کاریکاتوریست؟
متأاسفانه به اشتباه در کشور به کارتون «کاریکاتور» اطلاق میشود. کاریکاتور به معنای تصویراغراق شده چهره است، ولی کارتون تصویر اغراق شده یک موضوع است و با این تفاسیر من یک کارتونیست هستم.
کارتون هم مثل کاریکاتور در کشورهای مختلف دنیا رواج دارد؟
بله، کارتون در همه جای دنیا رواج دارد و ایران قطعا یکی از ۵ کشور اول دنیا در این عرصه است.
زمانهایی که حال شما بد است، چه کار میکنید که حالتان خوب شود؟
ما خیلی در رنج قرار داریم. یک سری از این رنجها را میبینیم و به نوعی آن را انعکاس میدهیم و یک سری دیگر را فقط در دل خودمان احساس میکنیم و حتی نمیتوانیم آن را بر زبان بیاوریم و نقدش کنیم. این نوع رنج میتواند حال آدم را بد کند و آدم با غُرغُر کردن و ناسزاگفتن، خودش را تخلیه کند. برخی شیوههای شخصی دیگرهم وجود دارد، مثلا من در مواقعی که حالم خوب نیست با نماز خواندن، کتاب خواندن، صحبت کردن با آدمهایی که دوستشان دارم، مکالمه با پسرم و همچنین کشیدن یک طرح و زایش یک اثر، حالم را سرجای خودش میآورم. احساس میکنم به طور کلی معنویات، حال آدمی را خوب میکند. فکر میکنم اساسا ما ابناء بشر تا آن زمان که از ساحت اصلی خودمان جدا افتادیم، بیقرار و ناآرام هستیم.
آیا الزامی وجود دارد که ما در آثار هنری هنرمندان تجسمی، اثری از معنویت را به صورت واضح ببینیم و آن را درک کنیم؟
به نظر من هنرمند نباید رو بازی کند. حرف حساب را نباید داد زد و در صورت مخاطب کوبید. من به عنوان یک فرد مصرف کننده حوزه شعر، آن شعری را نمیپسندم که شعاربدهد. حرف حساب زیاد است، ولی اینکه چگونه آن را بیان کنیم، مهمتراز خود حرف حساب است.
به نظر شما با بحران محیط زیست باید چه کار کنیم؟
گزاره «با درختان مهربان باشیم» بیشتر از آنکه یک گزاره دینی یا اجتماعی باشد، یک گزاره انسانی است. مهربان بودن مالیات ندارد. درمقابله با بحران محیط زیست، ما هم وظیفه انسانی و هم وظیفه دینی و اجتماعی داریم.
در کارهایی که انجام میدهید، محیط زیست چه جایگاهی دارد؟
جایگاه بسیار بالایی دارد. من درگیراین قضیه هستم. ما مهمان محیط زیست هستیم و رسم مهمان بودن هم رعایت نکردهایم.
کارتونیستها به خاطر قلم تیزی که دارند، گاهی میخواهند به یک موضوع اجتماعی بپردازند، اما اثر آنها برداشت سیاسی میشود. شما هم با این موضوع مواجه شدهاید؟
بله، در جامعه پر از سوءتفاهم ما، هرچند وقت یکبار، یک کلیدواژه یا رنگ خاص روی بورس است و متاسفانه خواسته و ناخواسته اگر این کدها در آثارهنرمند استفاده شود، در خصوص اثر او ذهنیت به وجود میآید.
کاری که شما در کارتونهای خود تحت عنوان تلفیق طرح و جسم واقعی میکنید، ابداع خودتان بوده یا وارداتی است؟
این نوع اثرهنری از سالیان پیش بوده و یک سبک است. هرهنرمندی نگاه خودش را در این فرم، جاری و ساری میکند و من هم سعی کردم محتوای خودم را در این فرم قرار دهم. تلفیق طرح و جسم واقعی، خستگی من را هم از بین میبرد.
بیست سال آینده را چگونه میبینید؟
بیست سال آینده بسیار روشن است، شک نکنید. از منظر اجتماعی و با مشاهده دهه هشتادیها و دهه نودیها، به شما اطمینان خواهم داد که این بچهها، آینده را خواهند ساخت. از طرف دیگر،امیدوارم در بیست سال آینده، کسی از خودروی خودش آشغال به بیرون نیندازد.
مهمترین میراث و دستاورد تو برای آیندگان چیست؟
هیچ. قابل عرض نیست. «میراث من برای آیندگان» عنوان پرطمطراقی است. شاید توصیههایم درباره مهربان بودن، میراث من باشد.
چند اسم میگویم و شما نظرخود را درباره آنها بگویید، اولین اسم «مرحوم کیومرث صابری فومنی» است.
خدا گلآقا را رحمت کند. یکی میگوید سیاستمدار بود یکی میگوید طنزپرداز بود، ولی مهم تر از همه اینها این است که گلآقا مهربان بود. من زمانی که دبیرستانی بودم او را برای اولین بار در ورودی ساختمان هفتهنامه گلآقا دیدم. وجود او سرتاسرمهربانی بود.
کاغذ آ چهار؟
کاغذ آ. چهار من را به یاد دی سال ۱۳۷۲ میاندازد که پنج کاغذ آ. چهار به خانه ما آمد. الان کاغذ آ. چهار زیاد است، ولی آن موقع نبود. آن موقع فقط کاغذ پلیگپی بود. من آن شب آن قدر ذوق زده بودم که بر روی همان کاغذها طرح کشیدم.
مسعود شجاعی طباطبایی؟
رفیق، استاد و انسان بیحاشیهای که حاشیهها دست از سر او برنمیدارند. حق بزرگی بر گردن نسل جوان کارتونیست کشور دارند.
حاج قاسم سلیمانی؟
فارغ از اینکه ایشان یک ژنرال و مرد جنگی و باعث افتخارهمه ما بود، مهم تر این است که همه جریانهای سیاسی با او رفیق بودند. ایشان به معنای واقعی کلمه سربازی میکرد و سرانجام عاقبت بخیر شد.
شارلی ابدو؟
نشناختن حرمت قلم. من با چاقو میتوانم میوه پوست بکنم، میتوانم جراحی کنم و میتوانم آدم بکشم. با قلم نباید توهین کرد.
طاها خسرو انجم؟
عشق باباش. پسر ۱۶ سالهای که حقیقتا به او افتخار میکنم. سکوتش به اندازه است، دائما به دنبال آموختن است و درست دوست انتخاب میکند.
منبع گفتگو : خبرگزاری صدا و سیما
درادامه شماری از کارتون های مجید خسرو انجم می آید :