728 x 90

گفتگو با علی راسترو

گفتگو با علی راسترو
گفتگو با علی راسترو

کاریکاتور و کارتون از گذشته تاکنون، همواره مورد توجه فعالان عرصه هنرهای تجسمی بوده است. کاریکاتور برخلاف تصور عموم به لحاظ تاریخی سابقه‌ای طولانی دارد و بنا به اسناد و مدارک به جا مانده قبل از پیدایش روزنامه‌نگاری و صنعت چاپ رواج داشته است. حتی اغراق نیست اگر بگوییم کاریکاتور در دوران باستان نیز مورد توجه بوده، به این دلیل که نقاشی‌ها و دیوارنگاره‌ها عمری هم‌پای حیات انسان دارند.

کارتون نیز یکی دیگر از هنرهایی است که در دنیای امروز طرفداران بسیار دارد و عموم مردم آن را با کاریکاتور اشتباه می‌گیرند. در واقع می‌توان گفت کارتون دارای سوژه و ایده است و هدف ازارائه آن بیان و انتقال موضوعات و حرف‌های مدنظر هنرمند است و او با جهانبینی و نگاه به دنیای پیرامون خویش آن را خلق می‌کند. به گفته برخی، کاریکاتور صرفاً به یک پرتره چهره گفته می‌شود که دفرماسیون شده است که البته این تعریف کلی است و بر اساس منظر هر هنرمند مشمول تغییراتی است.

در حال حاضر، سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در حال برگزاری است و به واسطه این رویداد تعدادی از هنرمندان رشته‌های مختلف هنرهای تجسمی گرد هم آمده‌اند و آثارشان در موسسه فرهنگی هنری صبا پیش روی مخاطبان قرار گرفته است.علی راسترو هم یکی از شرکت‌کنندگان جشنواره تجسمی فجر در بخش کارتون و کاریکاتور است.

اثر کارتون علی راسترو  در بخش کارتون و کاریکاتور جشنواره تجسمی فجر

 

علی راسترو، متولد 1377 یاسوج و یکی از جوان‌ترین و موفق‌ترین کارتونیست های کشور و فارغ‌التحصیل نقاشی از دانشکده هنر و معماری یزد است، طی یکی دوسال گذشته با حضور در رویدادهای معتبر خارجی عناوین مهمی کسب کرده است. کسب جایزه بزرگ نهمین جشنواره بین‌المللی کارتون قبرس۲۰۲۰، جایزه ویژه مسابقه بین‌المللی کارتون ترکیه۲۰۲۰، جایزه ویژه جشنواره بین‌المللی کارتون «ما کرونا را شکست می‌دهیم» برخی ازعناوین علی راسترو است. باعلی راسترو در این گفتگو با ایلنا، از تفاوت‌های کاریکاتور و کارتون و ویژگی‌های آن‌ها گفت.

 

اگر بخواهیم از کاریکاتور و کارتون تعریفی عامیانه ارائه دهیم، آن تعریف چه خواهد بود و اینکه این دو مقوله چه تفاوت‌هایی باهم دارند؟

درباره دو مقوله کاریکاتور و کارتون، معمولا تعاریف زیادی در مباحث هنری، از سوی هنرمندان مطرح می‌شود که گاه نیز جنجال برانگیز است. کلا در رشته‌هایی چون نقاشی، گرافیک و زیرشاخه‌های تصویرسازی تعاریف متعددی درباره کاریکاتور و کارتون ارائه می‌شود. برخی از فعالان تعاریف خودشان را قبول دارند و برخی دیگر توضیحات دیگری در اینباره می‌دهند.

 

تعریف شخص شما از کاریکاتور چیست و در جشنواره‌های خارجی چه کاربردی دارد؟

اگر نظر مرا بخواهید باید بگویم کاریکاتور به نوعی اغراق در جزیی از یک کل است. در کاریکاتور می‌توانیم یک پرتره را با توجه به کاراکتر سوژه و جزییات موجود، مورد اغراق قرار دهیم. البته باید گفت اغراق صرفا در اجزا و اعضای فیزیکی صورت نمی‌گیرد و می‌توان شخصیت فرد، تفکر یا کار او را مد نظر داشت. آنچه من در فستیوال‌ها و رویدادهای بین‌المللی شاهد این بوده‌ام که برخی شرکت‌کنندگان به واسطه کاریکاتور به معرفی هنرمندان کشورشان می‌پردازند. در میان آن‌ها برخی به شیوه سنتی آثارشان را ارائه می‌کنند. مثلا روی اجزای صورت، فیزیک و فیگورهنرمند مورد نظرشان تاکید می‌کنند و برخی دیگر تفکر و ماهیت ذهنی سوژه را به عنوان جزیی از شخصیت او می‌شناسند و روی آن تاکید می‌کنند. بنابراین مسئله عمیق‌تر و ژرف‌تر از اغراق‌های فیزیکی و ظاهری است.  اما در کارتون اغلب اغراق‌ها در مفاهیم است. یعنی اینکه در کارتون مفاهیم را بر اساس نگاهی خلاقانه با عناصری آشنا و ناآشنا می‌آمیزیم. در نهایت، آن مفاهیم و عناصر چه ملموس و چه غیر ملموس باید بیانی بدیع داشته باشند.

 

یعنی می‌توان گفت کارتون و کاریکاتور درظاهر ماجرا به یکدیگر شباهت‌های بسیار دارند. با توجه به این موضوع، مرزبندی کاریکاتور و کارتون برای هنرمند چگونه ایجاد می‌شود؟

اغراق مفاهیم موجود در کارتون می‌تواند در کاریکاتور نیز وجود داشته باشد. متقابلا مقوله کارتون نیز می‌تواند بر اساس اغراق در اجزا ایجاد شود. این ویژگی‌های مشترک مرزهای موجود را به نوعی محو خواهد کرد.

 

یعنی هنرمند می‌تواند به طور همزمان تلفیقی از کاریکاتور و کارتون ارائه دهد؟

بله دقیقا. یعنی اینکه کارتون و کاریکاتور بر اساس ویژگی‌های مشترک می‌توانند باهم نمودی واحد داشته باشند. شخصا تعاریف برایم زیاد مهم نیست. من در دانشگاه نقاشی خوانده‌ام، اما گرافیست بودن، نقاش یا کاریکاتوریست بودن و تعاریفی متعددی که در این هنرها وجود دارد، برایم مهم نیست، آنچه برایم اهمیت دارد این است که نه فقط هنرمند تجسمی، بلکه به طور واحد هنرمند باشم. در نهایت همه این دسته‌بندی‌ها و تعاریف ابزاری هستند که هنرمند توسط آن‌ها به بیان دغدغه‌هایش بپردازد.

 

با این تفسیر می‌توان گفت کاریکاتور، کارتون و دسته‌بندی رشته‌های چون نقاشی، گرافیک، ارتباط تصویری می‌توانند بر اساس نگرش هنرمند تفکیک‌پذیر باشند یا نباشد.

همینطور است. به نظرم ارائه تعاریف متعدد و دسته‌بندی‌های مرسوم ذهن را از موضوع اصلی منحرف می‌کند. همین که مخاطبان عام بدانند که کارتون و کاریکاتور بستر و وسیله‌ای برای بیان افکار هستند، کافی است.

 

با توجه به آثار موجود و سبقه کاریکاتور آنچه درباره این هنر و حتی کارتون به ذهن متبادر می‌شود، تاثیر وقایع سیاسی و اجتماعی بر نگاه هنرمندان این دو رشته است. درباره ارتباط کاریکاتور و کارتون با وقایع سیاسی و اجتماعی توضیح دهید.

آنچه که در مورد دو هنر کاریکاتور و کارتون صادق است وجود اِلِمان‌های تصویری فرا مرزی است. ما با زبان و نوشتن صرفا می‌توانیم در محدوده‌ای خاص صحبت کنیم چه آن زبان انگلیسی باشد چه فارسی یا هر زبان دیگر. با توجه به همه اینها می‌توان گفت استفاده از اِلِمان‌های تصویری انعکاس گسترده‌تری دارد و به واسطه آن‌ها می‌توانیم پیام خود را خیلی کوتاه‌تر و رساتر به مخاطبان نقاط مختلف جهان برسانیم. بنابراین کاریکاتور و کارتون زبان‌هایی مشترک هستند که در درون خود ماهیتی اجتماعی دارند. یعنی اینکه ماهیت اجتماعی بخشی از ساختار این دو هنر است و اینگونه نیست که ما توسط اثر به این ویژگی و بیان برسیم.

 

آن مفاهیم اجتماعی چه مواردی هستند؟

جنگ، صلح، بلایای طبیعی و بیماری‌ها از جمله کرونا، برخی از مفاهیم اجتماعی هستند و اینجاست که مرزبندی‌ها برداشته می‌شود، زیرا این موارد در کاریکاتور و کارتون مورد توجهند و هر دو مقوله با فراگیرترین شکل ممکن که همان هنر تصویری است، ارائه می‌شوند. پس می‌توان گفت، بیان فردی و اجتماعی در ساختار کاریکاتور و کارتون وجود دارد و این نیز یکی دیگر از دلایل تفکیک ناپذیر بودن این دوشاخه است.

 

از اهمیت ایده و تکنیک در کاریکاتور و کارتون بگویید این مقوله مهم برای شما چگونه تعریف می‌شود؟

بیشتر فعالیت‌های من در حوزه کارتون است و از این منظر در اینباره توضیح می‌دهم. ایده برای من به صورت مستقیم از زندگی هنری، زندگی و تجارب شخصی و نوع دیدگاهی که نسبت به پیرامونم دارم، نشات می‌گیرد. موارد مذکور شالوده و استراکچر زیربنایی ایده‌ها را تشکیل می‌دهند. کلا ایده با طرز تفکر هنرمند ارتباط مستقیم دارد و قاعدتا اگر تفکرمان در طول زمان به پختگی نرسیده باشد، نمی‌توانیم ایده‌ای اصیل را ایجاد کنیم. خلاقیت نیز آموختنی است و مانند هوش وراثتی نیست.

 

موضوعی که وجود دارد تاثیر گرفتن هنرمند از زمانه خویش است. با توجه به این مهم ممکن است در کاریکاتور و کارتون به ارائه آثار تاریخ مصرف‌دار بپردازیم. در حالی که آثار بزرگانی چون آقای بهمن محصص و دیگر هنرمندان هم‌نسلش، با وجود گذشت سال‌ها هنوز تازه هستند و حرف‌هایی برای گفتن دارند. برای جلوگیری از تاریخ مصرف‌دار شدن کاریکاتورها و کارتون‌ها چه تمهیداتی را باید در نظر گرفت؟

دراین زمینه بازهم به اهمیت تفکر درهنرمند می‌رسیم. هنرمند در وهله اول باید به ماندگاری اثرش و چگونگی این اتفاق فکر کند. البته هنرمند خواه در هر رشته‌ای، خواهان این است که اثرش ماندگار شود و بدون تاریخ مصرف باشد. این میل به مانایی در ماندگاری اثر بسیارمهم است. این ماندگاری در آثارهنرمندانی چون عباس کیارستمی در سینما و استاد شجریان یا استاد حسن کسایی در موسیقی وجود دارد و تعداد چنین هنرمندانی واقعا کم نیست. در هنرهای تصویری نیز افرادی چون بهمن محصص و مرتضی ممیز و دیگران را داریم که آثارشان ماندگار شده است. آنچه باعث ماندگاری این هنرمندان شده تفکر آن‌هاست که از آن به عنوان شالوده اصلی یاد می‌کنم.

 

فرض کنید قرار است شما به پدیده‌ای به نام داعش بپردازید و قصدتان هم این است که اثرتان تا سالیان سال ماندگار شود و مخاطبان نسل‌های بعد را به تفکر وا دارد. قاعدتا صد سال بعد داعشی وجود ندارد. با این حساب، شما برای ماندگاری اثرتان چه تمهیدی را بکار می‌برید؟

شخصا برای ماندگاری اثرم در سال‌ها و دهه‌های بعد به تفکر بنیادین اهمیت بسیار می‌دهم. معضل جنگ پدیده‌ای بنیادی است و در تمام دنیا و در همه کشورها با هر قوم و زبان مفهومی مشخص دارد و معنای آن یکی است. داعش نیز بخشی از جنگ است. داعش بخشی از افراط یا حتی بخشی از فقر است که این فقر می‌تواند فرهنگی، اجتماعی و اندیشه‌ای باشد. طی این اتفاق ریشه‌یابی هنرمند کارگشا است و تفکر بنیادی هنرمند است که باعث مانایی اثر خواهد شد. حسادت، بخل، کینه‌جویی، صلح و انسان دوستی مقولاتی هستند که در همه دنیا یک مفهوم دارند و معنی آن‌ها در طول سالیان تغییر نمی‌کند. گاه نیز ممکن است هنرمند صرفا به ثبت واقعه‌ای گذرا بپردازد که این نیز اشکالی ندارد. قصدم مقایسه یا احیانا بی‌ارزش دانستن آثار این چنینی نیست.

 

برای ماندگاری اثر خودتان را فردی آینده نگر می‌دانید؟

شخصا به عنوان کارتونیست همیشه درصدی را برای تغییراتی در آینده مدنظر قرار می‌دهم. مثلا ممکن است علم در آینده به جایی برسد که انسان‌ها نامیرا شوند. اما در کل نیازی نیست که هنرمند بر ماندگاری اثرش تاکید کند. همین که او به آن تفکر بنیادین و مضامین مهم و اصلی در رابطه با سوژه برسد کافی است. این تفکر فلسفی را نیز در نظر داشته باشیم که انسان صرفا در زمان حال می‌زید و از آینده خبر ندارد.

 

شما طی سال‌های فعالیتتان در چند فستیوال خارجی و بین‌المللی حضور یافته‌اید. با توجه به این اتفاق، رویدادهای داخلی از جمله سیزدهمین جشنواره تجسمی فجر را تا چه حد به استانداردهای جهانی نزدیک می‌بینید؟

من علاوه بر فسیتوال‌های خارجی و برگزاری نمایشگاه‌هایی در دیگر کشورها، در برخی شهرهای مختلف ایران نیز تحصیل کرده‌ام. امسال نیز در جشنواره تجسمی فجر حضور دارم. با اتکا بر این تجارب باید بگویم نوعی فردیت خودخواهانه در هنرمندان ما بخصوص فعالان عرصه تجسمی وجود دارد. یعنی کار گروهی کردن برای هنرمندان داخل کشور بسیار دشوار است. شاید بخشی از این اتفاق به طبیعت شاخه‌های هنرهای تجسمی برمی‌گردد. مثلا اینکه هنرمند نقاش ساعت‌های متوالی پشت بومش می‌نشیند و با دیگران ارتباطی ندارد. چنین اتفاقاتی هنرمندان ما را از فعالیت‌های تیمی دور می‌کند. به نظرم این نگاه انفرادی در فستیوال‌های داخلی وجود دارد و دسته دسته شدن هنرمندان نیز یکی دیگر از اتفاقات معمول در داخل کشور است. اینگونه به نظر می‌رسد که هرکس برای خودش تیمی دارد و اگر غیر از این باشد باید به دشواری فعالیت‌هایش را ادامه دهد. البته این دسته دسته شدن به همکاری‌های گروهی که درباره‌اش توضیح دادم ربطی ندارد و نوعی معضل محسوب می‌شود. موارد این چنینی به نوعی فرهنگی و ساختاری است و در طول سالیان ایجاد شده است. بنا به همین دلایل از همان ابتدای فعالیت‌هایم علاقه‌ای به حضور در چنین جمع‌هایی نداشتم. روز اول دانشگاه نیز به هم‌کلاس‌هایم گفتم شما رقبای من نیستید، بلکه رفقای من هستید و تنها رقیب من خودم هستم و صرفا می‌خواهم از دیروز خودم بهتر باشم.

 

طی سال‌های گذشته در چه رویدادهای داخلی حضور یافته‌اید؟

من طی چند سال اخیر در عرصه‌های بین‌المللی جوایز بسیار کسب کرده‌ام و حال سه سال است در جشنواره تصویر سال شرکت می‌کنم. تا آنجا که می‌دانم من با ۲۲ سال سن جوان‌ترین هنرمند عرصه تجسمی هستم. از آنجایی که به لحاظ سنی زیر ۲۵ سال هستم به من لوح تقدیر یا جایزه نمی‌دهند، البته سایر رقبای من زیر ۲۵ سال نیستند. همه این‌ها در حالی است که با همان آثار در رویدادهای بین‌المللی جایزه می‌گیرم. با وجود چنین مسائلی باز هم در جشنواره‌های داخلی شرکت می‌کنم زیرا می‌خواهم با آدم‌ها و محیط اطرافم ارتباط برقرار کنم.

 

اینگونه به نظر می‌رسد که رویدادهای کمی با محوریت کارتون و کاریکاتور در کشور برگزار می‌شود. آیا همین طور است؟

ازچند سال پیش جشنواره‌هایی با موضوع کارتون و کاریکاتور در کشور وجود داشته است. قبلا در این رابطه دو سالانه‌ای برگزار می‌شد که فکر کنم مدتی است برگزار نمی‌شود. ایران کارتون نیز جشنواره‌ای با همین موضوع برگزار می‌کند. این را هم در نظر داشته باشید که بیشترین کاریکاتوریست‌ها و کارتونیست‌ها را در کشور داریم. این موضوع درخور توجه است که چرا اینقدر کارتونیست و کاریکاتوریست داریم. واقعا چه مواردی باعث این کثرت شده و این موضوع می‌تواند مقوله‌ای اجتماعی باشد که قابل بررسی است. در کل تعداد بسیار هنرمندان این دو عرصه گویای این است که باید بیشتر به آن‌ها توجه کنیم و بخشی از این توجه برگزاری رویدادهای سالانه با محوریت هنرهای تجسمی است. این را هم در نظر داشته باشید که تعدادی از کارتونیست‌ها و کاریکاتوریست‌های ما سالانه جوایزی را از رویدادهای بین‌المللی دریافت می‌کنند که این موضوع نیز نباید نادیده گرفته شود.

در ادامه شماری از آثار علی راسترو در ذیل می آید:

 

 

فراخوان

نمایش بیشتر

هنرمندان

نمایش بیشتر

گالری

نمایش بیشتر

ویدیو

نمایش بیشتر