جواد علیزاده، کارتونیست و کاریکاتوریست پیشکسوت ، 19 دی ماه 69 ساله شد و خبرگزاری ایسنا به همین بهانه به سراغ این هنرمند مطرح رفته و گفتگویی با وی انجام داه است که می خوایند:
سالهاست که قلم را زمین نگذاشته و برای موضوعات و آدمهای مختلف کاریکاتور میکشد. احساس، حمایت و اعتراضش را با شکلهایی که میکشد به خوبی نشان میدهد و باور دارد که در تمام این سالها قلمفروشی نکرده و با وجدان کار کرده است، اما با وجود مسیر سختی که پشت سرگذاشته، اگر فرصت دوبارهای بود، باز هم کاریکاتوریست شدن را انتخاب میکرده است.
جواد علیزاده، کاریکاتوریستی خودآموخته که ۳۰ جایزه جهانی در کارنامه حرفهای خود دارد، از سال ۵۰ با مجله «کاریکاتور» کار خود را آغاز کرد و در سالهای پیش از انقلاب با کشیدن کاریکاتورهای سیاسی در روزنامه «کیهان» مشغول به کار شد. او سال ۶۹ مجله «طنز و کاریکاتور» را راهاندازی کرد و تاکنون نیز با وجود مشکلات متعدد، این نشریه را زنده نگه داشته است.
او ۱۹ دی ماه سال ۱۳۳۱ به گفته خودش در سردترین فصل سال و در سردترین شهر ایران یعنی اردبیل به دنیا آمد. از کودکی، عاشق مداد و مدادرنگی بود و از هر فرصتی برای نقاشی کشیدن استفاده میکرد. دور شدن از شهرش در سنین کودکی و تجربه تنهایی باعث شد که به مرور شخصیتی آرام و کمحرف در او شکل بگیرد. خودش به شوخی میگوید «حتی لیسانس زبان هم نتوانست مشکل بیسر و زبانی مرا حل کند».
علیزاده حالا در زادروز تولد ۶۹ سالگی خود در گفت و گویی با ایسنا، درباره حال و هوای خود در سالی که گذشت، می گوید؛ «در سالی که گذشت و یک سال به عمرم اضافه یا کم شد ـ موضوعی که همیشه برایم با تناقض همراه بوده استـ اتفاقات تلخی به واسطه کرونا در زندگی همه ما رخ داد و این بیماری در زندگی شخصی و کاری همه مردم تاثیر گذاشت. ضمن اینکه که در زندگی شخصیام نیز اتفاق تلخی افتاد و همسرم را از دست دادم. او که همیشه در ایام تولد کنار من بود، امسال دیگر نیست. اینها همه موقعیتهای تلخی است که به ناچار باید با آنها کنار بیاییم.
او ادامه می دهد: اینگونه میتوان نگاه کرد که نباید زیاد از اتفاقات، ناراحت شویم. درست است که کرونا اتفاق ناراحت کنندهای است و خیلی از عزیزان و چهرههای فرهنگی هنری را در یک سال اخیر از دست دادیم و ممکن است مرگ باز هم خدایی نکرده سراغ فرد دیگری برود، اما به شخصه دیدگاهم به زندگی اینگونه است که یک روز همه ما خواهیم مرد. اگر کرونا هم نبود، بالاخره باز هم مرگ در انتظار ما بود؛ اما کرونا احساس مرگ را به ما نزدیکتر کرد و مرگ برایمان ملموستر شده است. اینگونه نبوده است که اگر کرونا نبود ما عمر جاودان میداشتیم؛ بالاخره مرگ در انتظار همه ماست و این موقتی بودن زندگی است که به همه ما انگیزه می دهد تا لذت ببریم.
او در توضیح نگاه خود به کرونا، بیان می کند: در واقع همه ما به نوعی سعی میکنیم از طریق هنر، شعر، ادبیات و خندیدن، ترس و نگرانی مرگ را فراموش کنیم. باید بپذیریم که زندگی پر از تناقض است و در کنار تمام چیزهای منفی، نکات مثبتی نیز قرار دارد. در ایام کرونا انسان نشان داد که از نظر پزشکی هنوز پیشرفت نکرده است، اما کماکان فکر میکنم که انسان اشرف مخلوقات موجودی است که با وجود اینکه میداند میمیرد، اما به زندگی ادامه میدهد و لذت میبرد. اگر قرار بود مرگ موضوع هولناکی باشد، دیگر کسی انگیزه کار و زندگی کردن را نداشت. درباره کرونا نیز باید اینگونه نگاه کنیم که با رعایت تمام نکات بهداشتی مبتلا نشویم، اما در عین حال نباید امیدمان را به زندگی از دست بدهیم.
علیزاده در پاسخ به این پرسش که آیا اگر بار دیگر فرصت انتخاب بود، باز هم کاریکاتوریست شدن را انتخاب می کرده است، اظهار می کند: همیشه کار کردهام و همیشه وجدانم را در نظر داشتم، اما هیچوقت همانند تاجرها فکر نکردم. من کاریکاتور را در شرایطی انتخاب کردم که دو سال پیش از انقلاب با یک حقوق بسیار بالا میتوانستم به عنوان مترجم کار کنم، اما کار در روزنامه را با حقوق بسیار کمتر انتخاب کردم و نشان دادم که چقدر به اعتقادات و حرفهای که دوست داشتم اهمیت میدهم.
این کاریکاتوریست پیشکسوت همچنین در پاسخ به اینکه آیا در همه این سال ها گله ای داشته است، می گوید: ما همیشه در مصاحبهها گلههایمان را مطرح میکنیم، اما هیچوقت اتفاقی نمیافتد من یک مجله کاریکاتور درمیآورم که جزو قدیمیترین مجلات طنز ایران و ۳۰ سال است با مصیبت منتشر میشود. در شرایطی که در همه جای دنیا نشریات کاغذی ورشکست میشوند و کسانی که ادامه میدهند با دلشان کار میکنند، وزارت فرهنگ و ارشاد نیز باید به وظیفهای که دارد عمل و از نشریات حمایت کند، اما این اتفاق نمیافتد. اخیراً به دلیل مشکلات پیش آمده، در انتشار نشریه ما تاخیرهایی به وجود آمد و انتشار نامنظم شد، اما به شماره آخری که منتشر شد یارانه تعلق نگرفت و فکر میکنم که اصلاً یارانه ما را قطع کردهاند. من این نشریه را با هزینه خودم درمی آورم و تلاش میکنم که آن را زنده نگه دارم، اما ارشاد هیچگونه حمایتی نمیکند. در هر صورت میدانم که بیان این گلهها اثری ندارد.
در ادامه آثاری از این هنرمند را مشاهده می کنید: