ماریان کامنسکی، کارتونیست مطرح دانمارکی، در کارتونی که در مجله «نبل اشپالتر» سوئیس تصویر شده، به پدید آمدن و شیوع سویه جدیدی از ویروس کرونا با عنوان «امگا» پرداخته و در قالب اثری کارتونی، هشداری جدی دراین خصوص را طرح کرده است. امیرمنصور رحیمیان، کارتونیست و منتقد کارتون، در سایت شهرآرانیوز به بررسی فنی این اثر و روند شکل گیری این ایده پرداخته که می خوانید:
«در روزهای پایانی سال ۲۰۲۱ و آغاز سال نو میلادی، کرونا این مرض سمج و منحوس، برگ دیگری را برای آدمها رو کرد. سویه جدید و ناشناختهای از آن پدید آمده که دانشمندان ویروس شناس را دچار سردرگمی کرده است، به طوری که آنها مطمئن نیستند واکسنها و داروهای ساخته شده برای سویههای قبلی، بتواند از پس این بیماری هم بربیاید. به نظر میرسد ترسی را که در کارتون «ماریان کامنسکی»، کارتونیست مطرح دانمارکی، در مجله «نبل اشپالتر» سوئیس تصویر شده است، باید جدی گرفت.
در ادامه به بررسی فنی این اثر میپردازیم ولی ابتدا باید روند شکل گیری ایده را بررسی کنیم. چه میشود که کارتونیستها به صریحترین شکل ممکن، اتفاقات را نشان میدهند؟ نمیشد این وحشت را به شکلی دیگر نشان داد؟ شاید جواب این سوال را باید این طور داد که اتفاقات جهانی و منطقهای که کارتونیستها به آنها میپردازند، به همین اندازه و شاید بیشتر از آن، احتیاج به صراحت لهجه دارد. به تعبیر دیگر بعضی وقتها آش شورتر از آن است که بشود با مضحک جلوه دادن آن، ماست مالی اش کرد. البته خیلی از مواقع که موضوع آن چنان حاد و پیچیده نیست، کارتونیستها به قول معروف فتیله را پایین میکشند و با لحنی شوخ طبعانه درمورد آن موضوع به تولید اثر دست میزنند. ولی آیا این موضوع را هم میشود آن طور نشان داد؟ پاسخ این سوال را کامنسکی با تولید این اثر داده است. اثری که با دیدن آن، احساس ناخوشایندی از ترس و دلهره به شما دست میدهد. این نوع واکنش یکسان بین آدم ها، به دلیل عقبه فکری است که درمورد بیماری کرونا دارند. تصور اینکه دو سال با این مرض نامبارک سر کرده اند، عزیزان شان را از دست داده اند و ازآداب اجتماعی دورشده اند یا اینکه قراراست چند سال دیگر هم با شکلهای جدید آن، روزگار بگذرانند، واقعا ترسناک است. طنزی که کامنسکی در اثر پیش رو استفاده کرده است، در بهترین شکلش طنزی سیاه و دردآلود است. او از تصویر کادر درمانی و پزشکی به عنوان دانشمندانی که در خط اول دفاع هستند، استفاده کرده است. شخصیت انسانی در این اثر، با واکسنی که در دست دارد، سویه دلتای بیماری را از کارانداخته است.
سویه کوچکتر و ضعیفتر روی زمین افتاده است و در همان حال، سویه جدید کرونا با شکل و شمایل وحشتناک تر، رنگ کبودتر و بزرگ تر، درحالی که آب از دهانش میچکد، با انگشت به پشت او میزند. فضای اثر هم دودآلود و ابری است و همه چیز نشان از بروز اتفاقاتی ناطوردرآینده دارد. به نظر دردهای جامعه بشری نه تنها کم نمیشود که روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود. این سیاره دیگر چیزی برای ارائه به بشر ندارد و احتیاج به نفس کشیدن دارد. بدن این پیرمرد کهن سال بیش از حد تصور فرسوده شده است. کامنسکی با این اثر به نکات دیگری هم اشاره میکند.
ارجاعات تصویر به خبرهای موجود درمورد سویه امگاست؛ سویهای که در آفریقا بروز کرده و به رنگ سیاه است، درحالی که سویه دلتا در اروپا شکل گرفته بود و طبیعتا رنگ آن نیز سبز است. ترکیب بندی اثر به صورت افقی و استفاده از عناصر تصویر از درشت به ریز است. ارجاعی به پیدایش بشر از آفریقا که آن قدر قدرتمند بود که باعث انتشار همه آدمها در سطح این سیاره شد. حالا هم سویه جدید با همان شکل درحال رخ نشان دادن است. پیش بینی هنرمند از این شکل جدید ویروس هم به همان شکل است. البته شاید اوضاع به این وحشتناکی که او تصویر کرده است، نباشد. ولی کارتونیستها معمولترین شیوه برای بیان اتفاقات را اغراق میدانند. شاید موضوعات با بزرگ نمایی بیشتر دیده شوند.